سیناسینا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

فرشته های قلبم

خاطرات روزانه

1390/11/28 16:43
نویسنده : مامانی
270 بازدید
اشتراک گذاری

پسر ناز مامان امروز 11ماهو20روزشه. 10 روز دیگه تولد یک سالگیش  مامان قربونش بره دیگه خوب میتونه راه بره و کمتر چهار دستو پا میره. چند روز پیش با آبجی جون و بابای رفتیم برا ناردونه پسر کفش گرفتیم وقتی اومدیم خونه پاش کردیم میترسید با کفشاش راه بره و گریه میکردمجبور شدیم کفشاشو در بیاریم امیدوارم به کفشاش عادت کنه بخاطر همین فعلا پاش نمکنیم. دور دونه مامانی خیلی شیطون شده و تازگی یاد گرفته از مبلا بالا بره وبره رو پله ها,ولی نمیتونه بیاد پایین,اگه مراقبش نباشیم حتما یه بلایی سر خودش میاره.

عشق مامانی من تو و آبجی رو خیلی خیلی دوست دارم شما تنها بهونه برا زندگیم هستین, وقتی به صورت زیبات نگاه میکنم ومعصومییت و پاکی بچگی رو تو صورتت میبینم با اون خنده های شیرین مثل عسلت,انگاردیگه هیچ غصه ای تو دلم نیست  بهدونهم خیلی نازو معصومی,مامانی فدات

 گل پسرم آبجی جون خیلی دختر زرنگو باهوشه تا الان تو همه چیز مخصوصا تو درساش نامبر وان بوده من بهش افتخار میکنم از خدای بزرگ میخوام وقتی مرد کوچیکم بزرگ شدی برا خودت آقای دکتر یا مهندس یا سفیر بشی وبا افتخاربه همه بگم این پسر منه.

به اندازه تمام هفت آسمون وزمین و خوبیهای دنیا دوستون دارم گلهای باغ زندگیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

faeze
5 مرداد 91 2:10
سلام سبيده جون وخاله الان ساعت ‏2نصف شبه كه دارم اين بيامومينويسم عكساي سيناكوجولوروديدم هزارماشاالله خيلي نازه ايشاالله صدسال زنده باشه ازطرف من ببوسيدش به باباشم سلام برسونيددلم براتون خيلي تنك شده حتمايه سربه مابزنيدخوشحال ميشيم.درضمن وب خيلي قشنكيه هيجوقت نوشتنورهانكنيدوعكساي بيشتري ازسيناجون بزاريدفعلاباي بازم سرميزنم